حفاظت زبان
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم به معاذ رضی الله عنه گفت: آیا زمینه ی همه بدیها را برایت بگویم؟ سپس رسول خدا صلی الله علیه و سلم زبان خود را با دست خود گرفت و فرمود اینرا نگهدار. حضرت معاذ رضی الله عنه فرمودند: عرض کردم یا رسول الله صلی الله علیه و سلم آیا ما بوسیله ی زبان نیز گرفتار می شویم؟ حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: مادرت بر تو گریه کند، آیا هست چیزی جز زبان که انسان را در جهنم سرنگون کند. (مشکوة)ـ (مادر بر تو گریه کند، در محاوره ی عرب جهت آگهی مخاطب گفته می شود گرچه معنی لغوی آن بمعنی این است که تو بمیری و مادرت گریه کند لکن این بد دعا مراد نیست). خلاصه اینکه زبان هم مانند قیچی شب و روز در حال برش و ریخت است، بدانیم که در روز قیامت اعمال وزن میگردند. آنچه را که از کذب و لغو و بیهوده می گوئیم بی تردید وسیله ی دخول جهنم می گردد.
در حدیثی آمده است که انسان گاهی کلمه ای را به زبان می آورد بدون اینکه توجهی به آن داشته باشد امّا نزد خداوند پسندیده قرار گرفته سبب علو درجات در بهشت می گردد. و گاهی کلمه ای را بدون توجه به آن به زبان می آورد که سبب غضب خدا قرار گرفته سبب دخول جهنم می گردد. در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و سلم آمده است که هر کس دو چیز را حفاظت کندآنچه در میان دو فک قرار دارد (یعنی زبان) آنچه در میان دو ران قرار دارد (یعنی شرمگاه) من او را ضمانت بهشت می دهم. در روایتی آمده است همین دو چیز انسانها را بکثرت در جهنم می اندازد.
در روایتی آمده است، کسی با حرف زدن قصد دارد مردم بخندند که بخاطر همین کلمه، در فاصله ی دوری به اندازه زمین تا آسمان در جهنم قرار می گیرد. حضرت سفیان ثقفی عرض کردند یا رسول الله صلی الله علیه و سلم شما نسبت به امّت از چه چیزی بیشتر احساس خطر می فر مائید. رسول اکرم صلی الله علیه و سلم زبان مبارک خود را با دست گرفته فرمودند: این. (مشکوة). همین مطلب مکرّرا در روایات تکرار شده است که متأسفانه امروز ما از آن کاملا ً غافل هستیم. لازم است انسان توجّه داشته باشد که با زبان چه ریخت و ریز می کند. باید دقّت داشت که حداقل، نفع را در گفتن بدست آورد یا اقلاً گفتن، سبب مصیبتی نگردد.
حضرت سفیان ثوری رحمة الله علیه محدث و فقیه بزرگ می فرماید: زمانی گناهی از من سر زد که پنج ماه از نماز تهجد باز ماندم. کسی پرسید: آن گناه چه بود که چنین سمی ببار آورد. جواب داد: روزی کسی را دیدم که گریه می کرد، گمان کردم ریا کار است. (احیاء العلوم).
گردآورنده: عبدالخلیل خالقی