هفتاد و دو فایده ی ذکر

1ـ ذکر شیطان را دفع نموده، قوت او را میشکند.
2ـ وسیله ای برای دستیابی به رضای خدای متعال است.
3ـ فکر و غم را از دل بر طرف مینماید.
4ـ فرحت و سرور و انبساط در دل پیدا میکند.
5 ـ به بدن و دل قوت میبخشد.
6 ـ چهره و دل را منور میسازد.
7ـ رزق را جلب میکند.
8 ـ ذاکر را لباس هیبت و حلاوت میپوشاند، به این معنی که با دیدن او انسان مرغوب میشود و بینندگان را حلاوت نصیب می شود.
9ـ محبت خدای تعالی پیدا میکند و صرفاً محبت روح اسلام و مرکز دین و مدار سعادت و نجات است، کسی که میخواهد به محبت خدای تعالی دسترسی داشته باشد باید ذکر او را به کثرت بکند؛ همانگونه که خواندن و تکرار کردن، دروازه علم است ذکر خداوند نیز دروازه محبت اوست.
10ـ بوسیله ذکر مراقبه نصیب میگردد که انسان را تا مرتبه احسان میرساند این همان مرتبه است که در آن عبادت خدای متعال به گونه ای نصیب انسان میشود که گویی خدای متعال را در حین عبادت مشاهده میکند و این مرتبه منتهای مقصد عرفا میباشد.
11ـ در انسان حالت رجوع به سوی خداوند متعال بوجود میآورد که به تدریج به آنجا میرسد که در هر چیز خداوند متعال جای پناه و مأوی و ملجأ او قرار میگیرد و به هنگام هر گونه مصیبت به سوی او متوجه میشود.
12ـ باعث قرب خدای تعالی میشود و به هر مقدار که در ذکر اضافه شود قرب نیز اضافه میشود و به هر نسبت که از ذکر غفلت شود به همان نسبت از خداوند دوری پیش میآید.
13ـ دروازه معرفت الهی را باز میکند.
14ـ هیبت الهی و بزرگی او را در دل میگنجاند و با خدای متعال نسبت حضوری پیدا میکند.
15ـ سبب آن میشود که در بارگاه خداوند متعال ذکر وی به میان آید.
16ـ دل را زنده میکند.
17ـ ذکر به منزله ی روزی دل و روح میباشد و اگر به آن هر دو روزی شان نرسد به مانند آن است که به بدن غذا نرسد.
18ـ دل را از زنگ صاف میکند چنان که در حدیث نیز وارد شده است بر هر چیز مناسب حال او، زنگ و کثافت غالب میشود زنگ و کثافت دل، خواهشات و غفلت است که ذکر باعث پاکی و پیرایش آن خواهد بود.
19ـ لغزش ها و خطاها را دور میکند.
20ـ وحشتی که بنده را نسبت به خداوند دست میدهد بر طرف میسازد؛ زیرا بر دل انسان غافل نسبت به خدا یک نوع وحشت پیش میآید که صرفاً با ذکر برطرف میشود.
21ـ اذکاری که بنده میکند در چهار طرف عرش همواره ذکر آن بنده را میکنند.
22ـ آن شخصی که در حال آسایش و راحتی ذکر خدای متعال را میکند خداوند متعال در وقت مصیبت او را یاد میکند.
23ـ وسیله نجات از عذاب الهی است.
24ـ سبب نزول سکینه و رحمت است و فرشتگان، ذاکر را احاطه میکنند.
25ـ به برکت ذکر، زبان از غیبت، سخن چینی، دروغ، بدگویی، بیهوده گویی محفوظ میماند.
26ـ مجالس ذکر، مجالس فرشتگان است و مجالس لغویات و غفلت، مجالس شیطان است، حال آنکه انسان اختیار دارد کدامیک از آن دو را پسند کند و بدیهی است هر شخصی همان مجلس را میپسندد که با آن مناسبت داشته باشد.
27ـ بوسیله ذکر هم خود ذاکر سعادتمند میشود و هم کسی که در کنارش نشسته باشد و بالعکس کسی که در لغویات و غفلت مبتلا باشد هم خودش بدبخت میشود و هم کسی که در کنارش نشسته است.
28ـ روز قیامت از حسرت در امان میباشد زیرا در حدیث وارد شده است هر مجلسی که در آن ذکر خدایتعالی نباشد در قیامت سبب حسرت و زیان است.
29ـ اگر در تنهایی همراه با ذکر گریه هم نصیبش گردد در گرما و تپش روز قیامت در حالیکه هر شخص در میدان قیامت بی قرار است این شخص زیر سایه عرش خواهد بود.
30ـ کسانی که به ذکر اشتغال دارند از همه چیزهایی که دعا کنندگان داده میشوند سهم بیشتری به او داده میشود.
31ـ با اینکه سهل ترین عبادت است از همه عبادتها افضل میباشد زیرا حرکت دادن زبان از حرکت دادن تمام اعضای بدن سهل تر است.
32ـ ذکر خدا نهال بهشت است.
33ـ به برکت دوام ذکر از اینکه نفس خود را فراموش کند در امان قرار میگیرد.
34ـ ذکر باعث ترقی انسان میشود چه در رختخواب و چه در بازار و چه در صحت بیماری و چه در حال اشتغال به نعمتها و لذتها هیچ چیز دیگر نیست که بدین سان در هر زمان سبب ترقی باشد حتی کسی که دل او به نور ذکر منور میشود در حال خواب و استراحت هم از افراد شب خیزان اما غافل سبقت میگیرد.
35ـ نور ذکر هم در دنیا همراه ذاکر میشود و هم در قبر و هم در عالم آخرت بر پل صراط جلوی او قرار میگیرد.
36ـ ذکر اصل اصول تصوف است و در همه طریقه های اهل تصوف رایج میباشد.
37ـ در قلب انسان گوشه ای خالی موجود است که به جز ذکر خدا با هیچ چیز دیگری پر نمیشود و چون ذکر بر قلب مسلط شود نه تنها آن گوشه را پر میکند حتی ذکر کننده را بدون داشتن مال، ثروتمند و غنی میسازد و بدون داشتن افراد قبیله و پارتی در دل مردم، عزیز گشته و بدون سلطنت او را پادشاه میسازد و کسی که از ذکر غافل شود با داشتن مال و ثروت، قبیله و حکومت ذلیل میگردد.
38ـ ذکر، پراکنده را مجتمع و مجتمع را پراکنده میکند، دور را نزدیک و نزدیک را دور میسازد، مجتمع کردن به این معنی است که هم و غم متفرق و تفکرات و پریشانی هایی که بر دل انسان وارد میشوند آنها را دور کرد، و آسودگی خاطر پیدا میکند. و مجتمع را پراکنده کردن به این معنی است که تفکرات و خیالاتی که بر انسان گرد آمده اند آنها را متفرق میسازد و لغزشها و گناهان جمع شده بر انسان را پراکنده میکند و لشگرهای شیطان را که بر انسان مسلط گردیده اند، متفرق میکند و دوری از آخرت را به نزدیکی و نزدیکی با دنیا را به دوری مبدل میسازد.
39ـ ذکر، قلب انسان را از خواب بیدار میکند و از غفلت بر حذر و هوشیارش میسازد و زمانی که قلب خواب باشد همه منافع خود را از دست میدهد.
40ـ ذکر، درختی است که میوه های معارف میدهد و به اصطلاح عرفا میوه احوال و مقامات را میدهد و به هر اندازه که به کثرت ذکر شود ریشه درخت محکم تر میگردد و به هر اندازه که ریشه محکم تر شود به همان نسبت میوه های بیشتری میدهد.
41ـ ذکر، انسان را با ذاتی که به ذکر او مشغول است نزدیک میکند تا جایی که معیت خداوند نصیب او میگردد.
42ـ ذکر، با آزاد کردن غلامان و انفاق اموال و با جهاد در راه خدایتعالی برابر است.
43ـ ذکر، ریشه شکر است کسی که ذکر نمیکند شکر هم بجای نمیآورد.
44ـ از میان پرهیزکاران از همه معززتر به نزد خداوند متعال کسانی هستند که هر وقت به ذکر اشتغال دارند؛ زیرا منتهای تقوا بهشت است و منتهای ذکر معیت خداوند متعال است.
45ـ در دل انسان نوعی قساوت (سختی) وجود دارد که جز با ذکر با هیچ چیز دیگری نرم نمی شود.
46ـ ذکر، علاج بیماریهای قلب است.
47ـ ذکر، بنیاد محبت با خداوند و غفلت از ذکر بنیاد دشمنی با او است.
48ـ هیچ چیز به اندازه ی ذکر خدا سبب جذب نعمتها و دفع عذاب نیست.
49ـ بر ذکر کننده صلوات (رحمت) خداوند و صلوات (دعاء) فرشتگان خواهد بود.
50ـ کسی که آرزومند آن است که در دنیا در میان باغهای بهشت باشد باید در مجالس ذکر بنشیند، زیرا این مجالس باغهای بهشت هستند.
51 ـ مجالس ذکر مجالس فرشتگان است.
52ـ خداوند متعال در جمع فرشتگان به وجود مجالس ذکر افتخار میکند.
53ـ کسی که بر ذکر مداومت میکند، خنده کنان وارد بهشت میشود.
54ـ همه اعمال به خاطر ذکر خدایتعالی مقرر گردیده اند.
55ـ از میان تمام اعمال عملی افضل است که در آن ذکر به کثرت وجود داشته باشد.
56ـ ذکر قائم مقام نوافل و سایر عبادات نفلی است.
57ـ ذکر کمک بزرگی برای بقیه عبادات است که بسبب کثرت آن هر عبادتی محبوب قرار گرفته و در عبادات احساس لذت میشود و در هیچ عبادتی مشقت و سنگینی باقی نمیماند.
58ـ بسبب ذکر هر مشقت آسان و هر چیز دشوار سهل میگردد و در هر گونه سنگینی احساس سبکی به وجود میآید و هر مصیبتی زایل میشود.
59ـ ذکر موجب آن میگردد که هر گونه خوف و هراس از دل بر طرف شود، ذکر خدا در ازاله خوف و ایجاد اطمینان در مواقع ترس دخالت خاصی دارد و این از تأثیرات خاص ذکر است که به هر نسبت کثرت ذکر شود به همان نسبت اطمینان حاصل و خوف زایل میگردد.
60ـ ذکر سبب بوجود آمدن یک قدرت خاص در انسان میشود که در اثر آن کارهایی از وی ساخته میشود که به ظاهر دشوار به نظر میآیند.
61ـ کسانی که برای آخرت عمل میکنند به منزله کسانی هستند که در یک مسابقه «دو» شرکت نموده اند و در این مسابقه گروه ذاکرین بر همه پیشی گرفته اند.
62ـ خداوند متعال ذاکر را تصدیق میکند و او را از راستان قرار میدهد و کسی که خود خداوند متعال او را تصدیق فرماید ممکن نیست با دروغ گویان محشور گردد.
63ـ به سبب ذکر در بهشت خانه ساخته میشود و هرگاه بنده ای از ذکر باز می ایستد فرشتگان از ساختن خانه توقف میکنند چون به فرشتگان گفته شود که چرا کار فلان ساختمان را متوقف کرده اید؟ میگویند: هزینه و پول این ساختمان هنوز نیامده است.
64ـ ذکر باعث حجاب از جهنم است، اگر به علت عمل بدی یک شخص مستحق جهنم شود، ذکر در میان او به عنوان پرده قرار میگیرد و به هر اندازه بیشتر ذکر شود به همان نسبت پرده محکم تر خواهد بود.
65ـ فرشتگان برای ذاکر استغفار میکنند.
66ـ هر کوه یا میدانی که بر آن ذکر خدا گفته شود فخر میکند.
67ـ کثرت ذکر، سند و مدرک برائت از نفاق است.
68ـ ذکر در برابر سایر اعمال از لذت خاصی بر خوردار است که در هیچ عمل دیگر یافت نمیشود.
69ـ بر چهره ذاکران در دنیا زیبایی و در روز قیامت نور خواهد بود.
70ـ شخصی که در میان راهها و خانه ها و در سفر و حضر به کثرت ذکر میکند در روز قیامت گواهی دهندگان به نفع او زیاد خواهند داد.
71ـ زبان هر چه بیشتر به ذکر مشغول باشد از لغویات، دروغ، غیبت و غیره محفوظ خواهد بود.
72ـ شیاطین دشمن علنی انسانند و به هر نحو او را همواره در وحشت انداخته و از هر سو او را محاصره میکنند؛ کسی که همواره در محاصره دشمنان قرار گرفته باشد، واضح است که چه حالی دارد؛ آن هم دشمنانی که هر یک از آنها میکوشند هر نوع اذیتی که بتواند به او برساند.
گردآورنده: عبدالخلیل خالقی و عبدالقیوم درویش زاده