صحت خیرات و صدقات برای اموات

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی تفضّل بما شاء علی من شاء من عباده بالثواب علی الطاعات، والصلوه والسلام علی الآمر امّته (قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: اقرءوا علی موتاکم سوره یس/ رواه ابوداود، بر مردگان سوره یاسین بخوانید) بالقرائه علی الاموات سیدنا و سندنا محمّد اکمل الخلائق و سیّد السادات و علی آله و اصحابه و اعوانه الذین اثنی الله علیهم فی محکم الایات. و بعد: چنین گوید خوشه چین ارباب معرفت یونس ویسی ابن حاج محمد دزآوری (غفرالله له ولوالدیه ولمن له حق ٌ علیه) وقتی که دیدم برخی از مسلمانان عزیز در مورد جواز رسیدن ثواب اعمال نیک خصوصاً قرائت قرآن و فاتحه بر اموات در تردیدند ومنابع مختصر فارسی در این زمینه جهت مراجعه در دسترس نبود بر خود لازم دیدم که رساله ای را به نام (صحت خیرات و صدقات برای اموات) به رشته ی تحریر درآورم تا هدیه و راهنمایی برای اهل ایمان و ارشادی برای اهل انکار باشد. خداوند مهربان همگان را در جهت فهم صحیح دین و شریعت توفیق دهد و از ظلمات انحراف و ابتداع به سوی نور و عرفان هدایت فرماید. آمین بحق القرآن المبین والرسول الامین و اله و صحبه اجمعین.
در این رساله معلوم خواهد شد که خواندن قران به طور کلی و سوره ی فاتحه به طور خصوص و صدقه و احسان و دعاء و استغفار برای زنده و مرده ثواب و برکت دارد چنانچه دلیل رسیدن این ثواب به مردگان و انتفاع انان از عمل غیر، در کتاب خدا و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم و اجماع امت اسلام معلوم و مستفاد است و حتی یکی از ویژه گیهای (خصائص امّت پیامبر آخر زمان حضرت محمد صلی الله علیه و سلم زیاد است از جمله نماز جمعه، تیمّم، نماز عیدین، نماز میت، لیله القدر، زیادی حسنات، نمازهای پنجگانه، وضو، حلال شدن غنائم جنگی، اذان و اقامت نماز) امّت حضرت محمد صلی الله علیه و سلم موضوع بهرمند شدن آنها از عمل دیگران است. حالا تبرّکاً و تیمّناً به محضر نورانی قرآن مجید می رویم و آیاتی را که به طور مطلق استغفار و دعا را اثبات می کنند بررسی می کنیم.
آیات وارده در مورد دعا و استغفار
وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً (سوره اسراء ایه 24) بگو بار پروردگارا ! انها (والدین) را مشمول رحمت خویش قرار ده همانگونه که در کودکی مرا تربیت کردند. وَ الْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الْأَرْضِ (سوره شوری ایه 5) و فرشتگان به ستایش و تسبیح خدای خود مشغول و برای اهل زمین از خدا مغفرت و امرزش می طلبند. الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيم (سوره غافر ایه 7) فرشتگانی که عرش با عظمت خداوند را بر دوش گرفته اند و انانکه پیرامون عرشند به تسبیح و ستایش پروردگارشان مشغولند و به خدا ایمان دارند و برای اهل ایمان از خدا امرزش می طلبند: پروردگارا علم و رحمتت همه چیز را فرا گرفته است پس با لطف خود از گناه انانکه توبه کرده و راه رضای تو را دربر گرفته اند درگذر و انان را از عذاب دوزخ محفوظ بدار.
رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَاراً (سوره نوح ایه 28( بار الها خود و پدر و مادرم و کسانی که با داشتن ایمان به خانه من در می ایند و به طور کلی عموم مومنین و مومنات را بیامرز، و درباره ستمگران به جز تبار و هلاکت میفزا. جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (سوره حشر ایه 10) وکسانی که بعد از انصار و مهاجرین امدند میگویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که با ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینه نسبت به مومنان قرار مده، پروردگارا ! تو بسیار مهربان و رحیمی. فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ (سوره محمد ایه 19) بدان که جز الله معبودی وجود ندارد. برای گناهان خود و مردان و زنان مومن طلب امرزش کن. خدا از حرکات و سکنات و محل تردد و استقرارتان کاملاً اگاه است.
احادیث وارده در مورد صدقه برای میّت
1ـ در صحیح بخاری از عکرمه آمده (ان رجلاً قال لرسول الله صلی الله علیه وسلم انَّ امّی تُوُفِّیت اینفعها ان تصدقت عنها؟ قال نعم). مردی به پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم گفت : مادرم فوت کرده است ایا صدقه دادن من به جای او نفعی به وی می رساند؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: بله. و فی روایه اخری عن ابن عباس رضی الله عنهما قال: توفیت ام سعد بن عباده رضی الله عنه و هو غائب عنها فقال یا رسول الله صلی الله علیه و سلم ان امی توفیت و انا غائب عنها اینفعها شییءٌ ان تصدقت به عنها؟ قال نعم قال: فانی اُشهدک انَّ حائطی المخراف صدقهً عنها. (رواه البخاری و الترمذی و النسائی). از ابن عباس روایت شده که مادر صحابی جلیل القدر سعد بن عباده رضی الله عنه فوت کرده در حالی که حضرت سعد رضی الله عنه حضور نداشت پس نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم گفت، مادرم فوت کرده و من حضور نداشتم ایا برایش نفعی دارد اگر چیزی صدقه بدهم؟ فرمودند: بله، سعد رضی الله عنه گفت: به تحقیق تو را (رسول خدا) شاهد می گیرم که باغ مخرافم (نخلستانی بوده) صدقه ی مادرم می باشد.
2ـ عن سعد بن عباده رضی الله عنه انه قال: یا رسول الله صلی الله علیه و سلم انَّ ام سعدٍ ماتت فایّ الصدقه افضل؟ قال: الماء فحفر بئراً و قال هذه لام سعد. (رواه ابو داود و النسائی). از سعد بن عباده رضی الله عنه روایت شده است که ایشان گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم مادر سعد فوت کرده کدام احسان بهتر است؟ حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: آب. پس سعد چاه ابی را حفر کرد و گفت: ثواب ان برای مادرم باشد. (و زاد النسائی فتلک سقایه سعدٍ بالمدینه).
3ـ فی الصحیحین عن عائشه رضی الله عنها عن النبی صلی الله علیه وسلم (من مات و علیه صیامٌ صام عنه ولیّه) کسی از دنیا رفت و روزه بر ذمه ی او قرار داشت ولیش به جای او روزه را تدارک کند.
4ـ روی مسلم عن عائشه رضی الله عنها قالت : قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: ما من میّت تصلی علیه امهٌ من المسلمین یبلغون مائه کلهم یشفعون له الا شفعوا فیه. (اخرجه مسلم عن عائشه و الترمذی و النسائی). هر مرده ای که صد نفر از مسلمانان بر او نماز خوانند و همه برایش شفاعت نمایند شفاعتشان قبول می شود.
5ـ قال رسول الله صلی الله علیه و سلم : من صلی علیه ثلاثه صفوف فقد اوجب (رواه الترمذی و ابن ماجه) هر کسی سه صف بر ان نماز جنازه بخوانند بهشت برایش واجب می شود.
6ـ عن ابی هریره رضی الله عنه قال: سمعت رسول الله صلی الله علیه و سلم یقول : اذا صلیتم علی المیت فاخلصوا له الدعاء. هرگاه نماز جنازه خواندید پس خالصانه برای او دعا کنید.
7ـ روی ابو داود و الامام احمد بن حنبل عن معقل بن یسار انه قال: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم: (اقرئوا علی موتاکم یس) وفی روایه (اقروا یس علی موتاکم) سوره ی یس را بر مردگانتان بخوانید. کلمه موتی معنای حقیقیش مردگان است مگر به مجاز ان را بر کسانی که در حال نزع هستند حمل کنیم. پس لفظ موتی در حدیث حقیقتاً در اموات و مجازاً شامل محتضر هم می شود. (قال محب الدین الطبری: المراد المیت الذی فارقته روحه و حمله علی المحتضر قول بلا دلیل) محب طبری فرموده است: مراد حدیث به موتی مرده ای است که روح از بدنش جدا شده است و حمل ان بر کسی که در حالت نزع است کلامی بی سند است. و به خاطر این حدیث و امثال ان است که علماء می گویند خواندن قران برای میت مامور به است.
8ـ عن سیدنا معقل بن یسار رضی الله عنه ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قال: یس قلب القران لا یقروها رجل یرید الله و الدار الاخره الا غفر الله له، اقرووها علی موتاکم. (اخرجه ابوداود و ابن ماجه و احمد و النسائی) . یس قلب قران است هر که به خاطر رضای خداوند و پاداش اخرت ان را تلاوت کند خدا او را می امرزد پس یس را بر مردگانتان بخوانید.
9ـ روی ابو سعید المالینی و ابوبکر الخرائطی عن علی رضی الله عنه انه قال: امرنا رسول الله صلی الله علیه وسلم ان ندفن موتانا وسط قوم صالحین فان المیت یتاذی بالجار السوء کما یتاذی به الاحیاء. رسول خدا صلی الله علیه و سلم به ما دستور دادند که مردگانمان را در میان اقوامی که صالح و شایسته بوده اند دفن کنیم زیرا به مرده از همسایه بد، اذیت می رسد چنانچه زنده ها اذیت می شوند. در مشکاه المصابیح از ابو محمد سمرقندی در مورد فضائل (قل هو الله احد) به روایت دار قطنی از علی رضی الله عنه امده که «قال رسول الله صلی الله علیه و سلم: من مر علی المقابر و قرء «قل هو الله احد» احدی عشره مره ثم وهب اجرها للاموات اعطی من الاجر بعدد الاموات». شرح الصدور ص 311 اخرجه الرافعی 2/297). کسی بر قبرستان گذر کند و یازده بار سوره ی قل هو الله احد را بخواند پس از ان اجر و ثوابش را به مردگان هدیه کند به اندازه تعداد مردگان به او اجر و ثواب داده می شود.
10ـ اخرج ابوالقاسم الزنجانی فی فوائده عن ابی هریره رضی الله عنه قال: قال رسول الله صلی الله علیه و سلم من دخل المقابر ثم قرا فاتحه الکتاب و قل هو الله احد و الهکم التکاثر ثم قال انی جعلتُ ثواب ما قراتُ من کلامک لاهل المقابر من المومنین و المومنات کانوا شفعاء له الی الله تعالی) (ذکره ایضاً فی شرح الصدور). کسی که وارد قبرستان شود سپس سوره ی فاتحه و قل هو الله و تکاثر را بخواند پس از ان بگوید پروردگارا ثواب و پاداش انچه را از کلام تو که خواندم به مسلمانان این قبرستان چه مرد و چه زن هدیه کردم پس انها شفاعت گر او نزد خدا خواهند شد.
11ـ اخرج البیهقی فی شعب الایمان و الدیلمی عن ابن عباس رضی الله عنه قال: قال النبی صلی الله علیه وسلم ما المیت فی قبره الا شبه الغریق المُتغوِّث ینتظر دعوه تلحقه من اب او ام او ولد او صدیق ثقه فاذا لحقته کانت احب الیه من الدنیا وما فیها و ان الله لیدخل علی اهل القبور من دعاء اهل الارض امثال جبال تهامه و ان هدیه الاحیاء الی الاموات الاستغفار لهم. مرده در گورش مانند غرق شده ای است که فریاد میزند و منتظر دعائی است که از طرف پدر، مادر، فرزند و دوست معتمدش به او برسد پس هرگاه به او رسید نزدش از دنیا وما فیها ارزشمندتر و محبوبتر می باشد. همانا خدای متعال از دعای اهل زمین به اندازه کوه تهامه به مرده ها ثواب می رساند. و هدیه و تحفه ی زنده ها برای مردگان، استغفار و طلب امرزش می باشد. ابن ابی دنیا از سفیان نقل کرده که سفیان فرموده: نیاز مردگان به دعا بیشتر از نیاز زندگان به خوراک است. سود و نفع دعا برای مردگان به اجماع علماء ثابت و منقول است. قال تعالی: «جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» (سوره حشر ایه 10) کسانی که بعد از انها امدند میگویند: پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز. البته ایه ی 10 سوره ی حشر به ما می فهماند که احترام اهل ایمان واجب و محبت ایمانداران حتی المقدور لازم است خصوصاً اصحاب کرام رسول الله صلی الله علیه وسلم.
تلقین لا اله الا الله
درباره مشروعیت تلقین قبل از دفن، در بین علماء اختلافی نیست. در حدیث امده «لقنوا موتاکم لااله الا الله» (رواه مسلم فی صحیحه). کلمه لااله الاالله را بر مردگان خود تعلیم و تلقین کنید و از فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه نقل شده است «احضروا موتاکم و لقنوهم لا اله الا الله وذکروهم فانهم یرون ما لا ترون» بر مردگان خود حاضر شوید و به انان لا اله الا الله را تلقین و یاد اوری نمائید زیرا انها می بینند انچه راکه شما نمی بینید. و در حدیث نبوی امده «من کان اخر کلامه لا اله الا الله دخل الجنه» (رواه ابوداود). هر کسی اخر سخنش لا اله الا الله باشد وارد بهشت می گردد. در شریعت اسلام امده که بستگان بیمار او را تنها نگذارند و در حالت احتضار وی را به طرف قبله قرار داده و بدون اصرار، کلمه ی شهادت و توحید را به او تلقین نمایند به این صورت که خود ابتدا کلمه ی لا اله الا الله را شمرده و اهسته تلفظ کنند تا بیمار نیز ان را تکرار نماید و در اخرین لحظه ی وداع مشمول حدیث «من کان اخر کلامه ...» بشود. و نیز خواندن سوره ی یس بر شخص محتضر سنت است. اما در مورد تلقین بعد از دفن اختلاف نظر وجود دارد نزد شافعیه و اکثر حنابله و محققین مالکیه و حنفیه مستحب است.
حکم خواندن قران بر سر قبر
قال الزعفرانی: سالت الشافعی رحمه الله تعالی عن القراءه عند القبر فقال لا باس به. زعفرانی می گوید از امام شافعی در باره ی خواندن قران نزد قبر سوال کردم در پاسخ فرمودند: اشکالی ندارد. قال النووی رحمه الله فی شرح المهذب: یستحب لزائر القبور ان یقرا ما تیسر من القران و یدعوا لهم عقبها. نص علیه الشافعی و اتفق علیه الاصحاب. و قال الشافعی رحمه الله: یستحب ان یقرا عنده شیء من القران و ان ختموا عنده (ای القبر) کان حسناً. امام نووی در شرح مهذب می فرماید: برای کسی که زیارت قبور می کند مستحب است به قدر امکان قران بخواند و برای اهل قبرستان دعا کند این حکم، منصوص امام شافعی و مورد اتفاق اصحاب شافعی است. و نیز امام شافعی رحمه الله فرموده: مستحب است در کنار قبر مقداری از قران خوانده شود و اگر ان را ختم کنند کاری نیکو و پسندیده است.
و اما استدلال بعضی به حدیث «اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث صدقه جاریه او علم ینتفع به او ولد صالح یدعوله» (احمد، و البخاری فی الادب المفرد، و مسلم، و ابوداود، و الترمذی، و ابن ماجه عن ابی هریره)، استدلالی ساقط و نارواست. زیرا حضرت صلی الله علیه وسلم نفرموده اند «انقطع انتفاعه» بلکه فرموده اند انقطع عمله که به معنی قطع عمل خود ادمی است چون از دار التکلیف خارج شده است. شخص متوفی که از دعا، ثواب قران و اذکار زنده ها بهره مند می شود محض فضل الهی می باشد نه از طریق عمل وی. (چنانچه مرجع ضمیر (عمله) انسان است این معنی را صراحتاً می رساند. «وقال بعض اصحابنا یصل ثوابها للمیت بمجرد قصده بها و لو بعدها و علیه الائمه الثلاثه و اختاره کثیرون من ائمتنا و اعتمده السبکی و غیره» بعضی از اصحاب شافعی گفته اند: ثواب قرائت قران به محض قصد و نیت میت اگر چه بعد از قرائت هم باشد به وی می رسد و سه امامان سر مذهب (امام ابوحنیفه، امام مالک، امام احمد بن حنبل) بر این رای هستند و نیز سبکی و دیگران این قول را انتخاب کرده اند. و بسیاری از امامان شافعی مذهب بر این نظریه هستند و به فتوای بجیرمی، قولی معتمد است.
انچه امام نووی در شرح مسلم اورده است که گویا ثواب قرائت قران به مرده نمی رسد، ضعیف است و جمعی ان را بر این حمل کرده اند که قران در حضور مرده خوانده نشود یا قاری قران ثواب را هدیه نکند و یا به قصد اهداء ثواب به مرده نخوانده باشد یا اینکه به این منظور خوانده باشد ولی دعای وصول ثواب به مرده نکند نزد امام شافعی بعد از قرائت قران دعای وصول ثواب لازم است.
خلاصه کلام
خواندن قران برای مرده چند صورت دارد، اگر قاری ان را نزد مرده خواند در این صورت به اتفاق تمام ائمه و علماء مرده از برکات ان بهره مند می شود. و در غیاب مرده اگر قاری قران ان را به قصد مرده خواند یا بعد از تلاوتش ان را هدیه کرد ائمه ثلاثه (ابوحنیفه، امام مالک، امام احمد) و جمعی از علمای شافعی مذهب قائل به وصول ان هستند و اگر بعد از قرائت، قاری دعای وصول ثواب کرد و گفت: پروردگارا ثواب این قرائت را به روح فلان مرده برسان در اینصورت به اتفاق تمام مجتهدین و علمای مذاهب اربعه ثواب قران به مرده می رسد چون در این صورت اهدای ثواب برای اموات به صیغه دعا و طلب است که خداوند ثواب ان را به مرده می رساند دیگر در باب دعا به ان می نگریم و به اتفاق علماء دعا کردن برای مرده مشروع است و فرقی نیست در بین اینکه گفته شود: خداوندا فلان مرده را بیامرز یا اینکه بگوییم ثواب این قرائت را به فلان مرده برسان و معلوم است که اصل ثواب (ده حسنه در برابر یک حرف است) «من قرا حرف من کتاب الله فله به حسنه و الحسنه بعشر امثالها لا اقول (الم) حرف و لکن الف حرف و لام حرف و میم حرف- رواه الترمذی». برای قاری قران است و به صورت دعا و قصد، به میت می رسد بنابر این ان نقل مشهور که می گویند امام شافعی می فرماید : ثواب قران به میت نمی رسد محمول است بر حالت دوم است وگرنه اصل نص امام شافعی بر خواندن قران در حضور مرده وجود دارد. (قال الشافعی رحمه الله و یستحب ان یقرا عنده شیء من القران، و ان ختموا القران عنده کان حسناً. ریاض الصالحین – باب الدعاء للمیت بعد دفنه و القعود عند قبره ساعه للدعاء له و الاستغفار و القرائه- ص 120 . لازم به ذکر است این عبارت را بعضی چاپهای تازه این کتاب، حذف کرده اند اما در تمام نسخه های مطبوع قدیمی موجود است. ناشری که اقدام به چنین تحریفی کرده در واقع به اهل علم به ویژه امام نووی و طرفداران ایشان خیانت کرده است.) نزد شافعی نیت محض بدون دعا کردن، ثواب قرائت قران را به میت نمی رساند هر چند برکت قران به مرده می رسد زیرا برکت قران با ثواب ان فرق دارد و به خاطر همین تفاوت است که ابن صلاح شهرزوری فرموده اند : (ینبغی الجزم بنفع اللهم اوصل ثواب ما قرائته لفلان) لازم است که جزم نهاده شود بر نفع «خدایا ثواب قرانی که خواندم به فلانی برسان». (شیخ ابن حجر هیتمی در تحفه المحتاج در جلد3 – ص 202 – بعد از بیان اداب زیاره که زیارت قبرستان مسلمین مندوب و برای زنان مکروه می باشد و سنت است زائر سلام بکند بر اهل مقبره به طور عام و خصوصی، آورده (و یقرا) ما تیسر (و یدعو) له عقب القراءه بعد توجهه للقبله لانه عقبها ارجی للاجابه و یکون المیت کحاضر ترجی له الرحمه و البرکه بل تصل له القراءه هنا و فیما اذا دعی له عقبها و لو بعیداً. کما یاتی فی الوصیه. بخواند از قرآن آنچه میسر است و برای مرده بعد از قرائت دعا کند زیرا دعا بعد از خواندن قران به اجابت نزدیکتر است و مرده مانند زنده رحمت و برکت برایش جای امید است بلکه خواندن قران برایش در موقع زیارت به وی می رسد و در جایی که دور باشد با دعا کردن نیز می رسد.) و حکمت این بحث رسیدن ثواب به میت، این است که ثواب ملک شخص عامل است وقتی که تبرع کرد و ثواب را به برادر مسلمانش هدیه نمود و دعای وصول ثواب را خواند خداوند این ثواب را به شخص متوفی می رساند و هیچ مانعی وجود ندارد که ثواب خواندن قران به طور اهدا به کسی دیگر برسد و هیچ حدیث و روایتی در این باره وجود ندارد و نیز احدی از علمای معتبر منکر این عمل (یعنی برای مرده دعا شود که خدایا به ایشان ثواب خواندن فاتحه و اخلاص را برسان) نیست. همانطور که خداوند درخواست غفران برای مرده را اجابت می کند و دعای وصول ثواب را نیز جواب می دهد. و دعا کردن برای وصول ثواب و غیره جائز و موافق شرع انور است. درباره بهره مند شدن مرده از طرف وارث و غیره به وسیله ی صدقات و ادعیه و سایر وجوه خیر، علماء اسلام اتفاق نظر دارند ائمه مذاهب اربعه بر جواز این موضوع استدلال کرده اند.
قال العلامه البدر العینی فی شرحه علی الدقائق ما نصه: «یصل الی المیت جمیع انواع البر من صلاه او صوم او حج او صدقه او ذکر او غیر ذلک» تمام انواع نیکی از نماز، روزه، حج، صدقه و ذکر و ... به مرده می رسد. قال العلامه الزیعلی فی شرحه علی کنز الدقائق فی باب الحج عن الغیر ما نصه : «الاصل فی هذا الباب ان الانسان له ان یجعل ثواب عمله لغیره عند اهل السنه والجماعه صلاهً کان او صوماً او حجاً او صدقهً او قرائه قران او الاذکار الی غیر ذلک من جمیع انواع البر و یصل الی المیت و ینفعه» اصل و دلیل در این باب نزد اهل سنت و جماعت این است که انسان می تواند ثواب عمل خود را اعم از نماز، روزه، حج، صدقه، قرائت، ذکر و غیره برای مرده قرار دهد. و ثواب این اعمال هم به مرده می رسد. فقد ورد فی الاثر «ان من البر بعد الموت ان تصلی لهما ای الوالدین مع صلاتک و ان تصوم لهما مع صومک» در اثر وارد است همانا از نیکی های در حق پدر و مادر بعد از مرگ انها، این است که با نماز های خود برای انها نماز بخوانی و با روزه ات هم روزه بگیری.
قال القاضی عیاض فی شرحه علی صحیح مسلم فی حدیث الجریدتین عند قوله صلی الله علیه وسلم : (لعله یخفف عنهما مادامتا رطبتین) ما نصه: (اخذ العلماء من هذا الحدیث استحباب قرائه القران علی المیت لانه اذا خفف عنه بتسبیح الجریدتین و هما جماد فقرائه القران اولی) (شرح حدیث جریدتین در موعظه ص 26 کتاب می اید). قاضی عیاض در شرح خود بر صحیح مسلم در حدیث (جریدتین) که حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم دو شاخه خرما را بر سر دو قبری که دارای عذاب بودند غرس کرد می فرماید که علماء استحباب خواندن قران را بر میت از این حدیث فهم کرده اند زیرا در جایی که به تسبیح این دو شاخه ی درخت از عذاب انان کم شود به خواندن قران به طریق الاولی تخفیف حاصل می شود. قال العلامه ابن الحاج فی کتابه (المدخل) ما نصه: (لو قرء فی بیته و اهدی الیه لوصلت و کیفیه وصولها: انه اذا فرغ من تلاوته وهب ثوابها له او قال اللهم اجعل ثوابها له فان ذلک دعاء بالثواب لانه یصل الی اخیه و الدعاء یصل بلا خلاف) علامه ابن الحاج در کتاب خود (مدخل) می فرماید: اگر کسی در خانه ی خود قران را تلاوت کرد و ان را به مرده ای بخشید ثوابش به او می رسد. کیفیت وصولش چنین می باشد: وقتی تلاوتش را به پایان رسانید ثوابش را به او ببخشد یا بگوید پروردگارا ثوابش را به او عنایت کن چون این دعا کردن است به ثواب. به او می رسد و دعاء نیز بدون هیچ اختلافی به طرف می رسد. در حاشیه ی بجیرمی جلد3 ص 286 آمده: فرموده ی بعضی از اصحاب شافعی که گفته اند ثواب قرائت قران به میت می رسد معتمد و گفته ی مشهور مذهب شافعی که می گوید نمی رسد، ضعیف است.
قال النووی رحمه الله فی شرح المهذب : یستحب لزائرالقبور ان یقرا ما تیسر من القران و یدعو لهم عقبها نص علیه الشافعی، و اتفق علیه الاصحاب و زاد فی موضع آخر، و ان ختموا القران علی القبر کان افضل. و اخرج الجلال فی الجامع، عن الشعبی قال : کانت الانصار اذا مات لهم المیت اختلفوا الی قبره یقرءون له القران. (شرح الصدور ص 311) .امام نووی رحمه الله در مجموع فرموده : برای زائر قبور سنت است انچه برایش میسر و در توان دارد از قران، بخواند و بعد از خواندنش دعا برای اهل قبور بکند.امام شافعی رحمه الله صراحتاً این مطلب را بیان فرموده علمای شافعی نیز بر ان اتفاق دارند ودر جای دیگر شافعی اورده اگر قران را بر قبر ختم کنند بهتر است. جلال سیوطی در (جامع) اورده که شعبی فرموده: وقتی که کسی از انصار مدینه فوت می کرد دورش جمع می شدند و برایش قران می خواندند. قال فی التحفه : (حمل جمعٌ عدم الوصول الذی قال عنه المصنف فی شرح مسلم انه مشهور المذهب علی ما اذا قرا لا بحضره المیت و لم ینو القاری ثواب قرائته او نواه و لم یدع له اما الحاضر ففیه خلاف) . شیخ ابن حجر در تحفه آورده اند که جمعی از فقهاء نرسیدن ثواب قرائت قران به مرده را که مصنف فرموده مشهور مذهب است بر حالتی حمل می شود که خواندن قران در کنار مرده نباشد و قاری ان را به منظور او نخوانده و یا اینکه به منظور او خوانده ولی دعاء وصول ثواب نکرده باشد. حکی القرطبی فی التذکره ان ابن عبدالسلام رأی فی المنام بعد وفاته فسئل عن ذلک فقال کنت اقول ذلک فی الدنیا والان بان لی ان ثواب القرائه یصل الی المیت. قرطبی در تذکره حکایت کرده که بعد از وفات ابن عبد السلام، ایشان را در خواب دیدند و در مورد رسیدن ثواب خواندن قران از ایشان سوال کردند گفت: در دنیا می گفتم که نمی رسد ولی الان برایم معلوم شده که ثواب خواندن قران به مرده می رسد.
وحکی المصنف فی شرح مسلم و الاذکار وجها ان ثواب القرائه یصل الی المیت کمذهب الائمه و اختاره جماعه من الاصحاب منهم ابن الصلاح و الطبری و ابن ابی الدم و صاحب الذخائر وابن ابی عصرون و علیه عمل الناس و ما رآه المسلمون حسناً فهو عند الله حسن و قال السبکی و الذی دل علیه الخبر بالاستنباط ان بعض القران اذا قصد به نفع المیت و تخفیف ما هو فیه نفعه اذ ثبت ان الفاتحه لما قصد بها القاری نفع الملدوغ نفعته و اقرّه النبی صلی الله علیه وسلم بقوله (وما یدریک انها رقیه) (اخرجه البخاری فی الاجاره باب16 و الطب باب 33و39 و مسلم فی السلام حدیث 65و 66 واخرجه ابن داوود والترمذی و ابن ماجه). واذا نفع الحی بالقصد کان نفع المیت بها اولی . و قد جوّز القاضی حسین الاستئجار علی قرائه القران عند المیت. و قال ابن الصلاح : و ینبغی ان یقول اللهم اوصل ثواب ما قراناه لفلان فیجعله دعاء و لا یختلف فی ذلک القریب و البعید. (مغنی المحتاج الی معرفه الفاظ المنهاج جلد 3 ص 70). امام نووی در شرح مسلم و اذکار وجهی را اورده که ثواب قران به مرده می رسد مانند ائمه ی ثلاثه (حنفی، مالکی، حنبلی) واین وجه را جماعتی از اصحاب شافعی اختیار کرده اند از جمله ابن صلاح شهرزوری، محب الطبری، ابن ابی الدم، و صاحب ذخائر، ابن ابی عصرون و عمل مردم بر این است (انچه که مسلمانان انرا خوب بدانند نزد خدا هم خوب است). امام سبکی فرموده : انچه که از حدیث بر می اید بعضی از قران که به قصد نفع رساندن به مرده و تخفیف عذاب وی، خوانده شود برایش سودمند است چرا که ثابت است رئیس طایفه ای را عقرب گزید برایش سوره فاتحه خوانده شد که سودمند واقع گردید و حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم انرا تصویب و تائید فرمودند. خواندن فاتحه نوعی تعویذ و دعا بود هرگاه زنده از قرائتی که به قصد وی خوانده شود سودمند گردد، نفع مرده از ان بهتر و اولی تر است، و قاضی حسین اجاره گرفتن قران خواندن را کنار مرده جائز دانسته است، اما ابن الصلاح فرموده : لازم است بگوید خدایا ثواب انچه را که خواندم به فلانی برسان و انرا در قالب دعا بگنجاند. معلوم است که اصل دعاء را همه ی علماء قبول دارند و در ان نزدیک و دور فرقی ندارد. فی فتاوی ابن حجر سئل : عما لو قرا لاهل المقبره الفاتحه هل یقسم الثواب بینهم او یصل لکل منهم مثل ثواب ذلک؟ فاجاب بانه افتی جمع بالثانی وهو اللائق بسعه الفضل. وفی عجاله المنهاج بشرح المنهاج (فرع) لا یصل الی المیت عندنا ثواب علی المشهور والمختار الوصول اذا سال الله ان یجعل ثواب قراء ته للمیت وینبغی الجزم به لانه دعاء واذا جاز الدعاء للمیت بما لیس للداعی فلان یجوز بما هو له اولی، و یبقی الامر موقوفاً علی استجابه الدعاء وهذا المعنی لا یختص بالقراءه بل یجری فی سائر الاعمال. (هدایه المرتاب ص 26). در فتاوی ابن حجر رحمه الله امده است که از ایشان سوال شد ایا برای قبرستانی که فاتحه خوانده می شود ثواب ان فاتحه در بین اهل قبرستان تقسیم می شود یا هر فردی از اهل قبرستان مثل ثواب کامل را می برد؟ شیخ جواب داد: که جمعی از علماء فتوا داده اند که برای تمام اشخاص قبرستان مثل ثواب کامل داده می شود که این فتوی به فضل وسیع باری تعالی تناسب و شایستگی دارد ولی در فرعی از کتاب عجاله المحتاج شرح منهاج امده است که نزد شافعیه ثواب قرائت قران به مرده نمی رسد اما رای مختار، وصول ثواب است وقتی که از خدا بخواهد ان ثواب را به مرده برساند زیرا این یک نوع دعا است وقتی که دعا کردن برای میت درست باشد به چیزی که مال دعا کننده نیست حالا که می گوید خدایا ثواب قرائتی را که مال من است به مرده برسان، بهتر درست می باشد و رسیدن یا نرسیدن ثواب، متوقف بر استجابه ی دعا و عدم استجابه می باشد.
و از محمد بن اسحاق نیشابوری نقل شده که ایشان بیشتر از ده هزار بار قران را برای حضرت رسول صلی الله علیه وسلم ختم کرده است و نیز حضرت عبدالله بن عمر رضی الله عنهما به جای حضرت رسول صلی الله علیه وسلم بعد از وفات ان حضرت، عمره به جای اورده است. (مغنی المحتاج جلد3 ص 70). و علمای زیادی بوده اند که برای ان حضرت صلی الله علیه و سلم اعمالی از قبیل حج و قربانی و ختم قران انجام داده اند، هر چند که ان سرور دو عالم در تمام نیکی های مسلمانان شریک و ماجورند. فاما قول حق تعالی که در سوره ی نجم ایه 39 می فرماید (و ان لیس للانسان الا ما سعی) عامی است که عمومیتش تخصیص یافته است به اجماع و حدیث (ان الله تعالی رفع درجه العبد فی الجنه باستغفار ولده له) همانا خدای تعالی رتبه ی انسان با ایمان را در بهشت به وسیله استغفار فرزندش برای وی ارتقاء می بخشد. نزد عبدالله بن عباس رضی الله عنهما دانشمند بزرگ اسلام، ایه ی مذکور منسوخ الحکم می باشد و ناسخ ان ایه ی 21 سوره طور است که تفصیل ان می اید. بعضی دیگر می گویند ایه ی (وان لیس للانسان الا ما سعی) مخصوص کافر و منافق است. زیرا ثواب عمل غیر به مومن می رسد چنانچه از حدیث (من مات و علیه صیام صام عنه ولیّه) (هر کس فوت کند و روزه ای بر گردن داشته باشد ولیش به جای او ان روزه را می گیرد). استنباط می شود. و نزد عکرمه ایه ی مذکور برای قوم حضرت موسی و ابراهیم علیهما السلام است. زیرا امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم هم از سعی و تلاش خود و هم از سعی و تلاش غیر بهره مند می شوند. به دلیل این حدیث نبوی که، زنی کودکی را بلند کرد و گفت :ای رسول خدا صلی الله علیه وسلم ایا برای این کودک حج هست؟ حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: بله.
بعضی از محققین در باب انتفاع به عمل غیر، گفته اند : در قران و حدیث دلیل قطعی و نصوص حتمی امده است جهت حصول بهره گیری از اعمال غیر و این ایات و احادیث با ظاهر ایه ی (وان لیس للانسان الا ما سعی) و با ایه ی (والله یضاعف لمن یشاء) (بقره ایه 261) منافات دارند پس باید ایه ی مذکور تقیید شود به حالتی که عامل ان، احسان و خیر را هدیه نکند. زیرا در صورت اهداء برای غیر نفع دارد و این نفع و سود قطعا ارتباط به فضل و بخشش خدای عزوجل دارد. چنانچه علما فرموده اند: در این موضوع دو باب وجود دارد، یکی باب استحقاق و عدل ودیگری باب فضل و احسان. و ایه ی (و ان لیس للانسان الا ما سعی) پاداشی برای انسان از طریق استحقاق بجز از راه سعی و کوشش خودش وجود ندارد ولی از طریق فضل الهی پاداش عمل دیگران عمل دیگران به وی می رسد لذا حصری که در ایه بوسیله (الا) وارد شده است حصر اعمالی است که موجب پاداش اند به طریق عدل وگرنه باب فضل و احسان خداوند حصری ندارد چنانچه در حدیث نبوی امده است (الدال علی الخیر کفاعله) (رواه الترمذی و احمد) هر کس راهنمای کار خیری باشد همچون رهرو ان راه است.
و نیز ایه (وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ) (طور ایه 21) وانان که ایمان اورده و فرزندانشان بسبب ایمان از ایشان پیروی کرده باشند فرزندانشان را به ایشان (در ورود به بهشت یا علو درجات) ملحق گردانیم (تا زادگان دلبند خود را در کنار خود ببینند و از انس با انان لذت ببرند) و از عمل ایشان چیزی نکاسته ایم هر کس گرو اعمال خویش باشد که انجام داده است.
بیت : در فضل خدا بند دل خویش مدام * تا فضل نباشد نشود کار تمام (تفسیر حسینی)
قال ابن کثیر فی تفسیره قال الثوری عن عمرو بن حره عن سعید بن جبیر عن ابن عباس قال : (ان الله لیرفع ذریه المومن فی درجته وان کانوا دونه فی العمل لتقرّ بهم عینه ثم قرا (وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ...) ابن کثیر در تفسیر این ابه فرموده : قطعاً خدای تعالی درجه ی مومن را بلند می گرداند هر چند که در عمل، از پدرانشان کم دارند تا با این کار چشم پدرانشان روشن شود و فی صحیح مسلم عن ابی هریره عن رسول الله صلی الله علیه وسلم : (اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث صدقه جاریه او علم ینتفع به او ولد صالح یدعو له) (تفسیر ابن کثیر ج6 ص 10و11) چون انسان بمیرد، عمل او قطع می شود، جز در سه چیز: صدقه ای که جاری باشد. یا علمی که از ان سود برند. یا فرزند صالحی که برای او دعا کند. و ایه ی (کلّ امریءٍ بما کسب رهین) (الطور 21) هر کسی در گرو عمل خویش می باشد، معلوم است در روز قیامت هر انسانی پاداش کردار خود را می بیند و به عمل دیگری موءاخذه نخواهد شد. و آن الحاقی که در ایه ی 21 سوره ی طور ذکر شده از باب کسب نیست بلکه از موهبات و فضل الهی است. بنگر قول حبر الامه ابن عباس در تفسیر ایه ی 21 سوره ی طور فرموده (هم ذریه المومن یموتون علی الایمان فاذا کانت منازل آبائهم ارفع من منازلهم الحقوا و لم ینقصوا من اعمالهم التی عملوا شئاً) (ابن کثیر ج 6 ص 10) انها اولاد مسلمانند که بر ایمان مرده اند پس اگر منازل پدرانشان بلندتر باشد از منازل خودشان، به پدرانشان ملحق می شوند و هیچ چیزی از اعمال پدرانشان کم نمی کنند. بنا بر این فضل خدا هیچ گونه محدودیت و انحصاری ندارد و به قول امام حسین بن فضل رحمه الله ایه ی (وان لیس للانسان الا ما سعی) به عدل الهی و ایه ی (والله یضاعف لمن یشاء) به فضل الهی ارتباط دارد. برخی دیگر در تفسیر ایه ی (و ان لیس للانسان الا ما سعی) گفته اند : (ل) جر للانسان به معنی (علی) است چنانچه در ایه ی (وان اساتم فلها) (اسرا ایه 7- اگر بد رفتاری بکنید به ضرر خود بد کرده اید) و در ایه ی (لهم اللعنه) (رعد ایه 25) به معنی (علی) امده است پس معنی ایه این می شود که قطعاً علیه انسان نیست مگر انچه که خودش انجام داده است.
وباید دانست که به اجماع ثابت شده است که انواع صدقات و دعاها از طرف وارث و یا غیره به مرده می رسد و معنی رسیدن این نفع ان است که شخص مرده از صدقه کردن کسی دیگر به جایش طوری سودمند می گردد که گویا شخصاً خودش ان احسان را کرده باشد. (اعانه الطالبین جلد 3 ص 219) حتی امام شافعی رحمه الله فرموده اند : (و واسع فضله تعالی ان یثیب المتصدق ایضاً و من ثم قال الاصحاب یسن له ان ینوی الصدقه عن ابویه مثلاً فانه تعالی یثیبهما و لا ینقص اجره و ذهب جماعات من العلماء الی ان یصل الیه ثواب جمیع العبادات من صلاه و صوم و قراءه و غیرها) (شرح منهج جلد 4 ص 67- اعانه الطالبین جلد3 ص 220 (فضل خدا وسعت ان را دارد که خود احسان کننده نیز مانند کسی که برایش احسان شده ماجور گردد و به خاطر همین است که اصحاب شافعی گفته اند: برای کسی که صدقه می کند سنت است بگوید نیت دارم این صدقه را به جای پدر و مادرم انجام دهم خدای تعالی هم پدر و مادرش را ماجور می گرداند و هم از پاداش خودش کم نمی گردد). بعضی دیگر از اهل علم درباره ی ایه ی (و ان لیس للانسان الا ما سعی) گفته اند : که قران نفی انتفاع انسان به عمل غیر را نکرده است بلکه نفی مالکیت سعی غیر را کرده است و این دو موضوع با هم فرق دارند خداوند خبر داده که انسان فقط مالک سعی خودش می باشد اما سعی غیر خودش ملک دیگری است اگر خواست ان را می بخشد به غیر خودش وگرنه برای خودش می گذارد حق تعالی نفرمود (لا ینتفع الا بما سعی) جهت توضیح مثلاً تو در خانه ی دوستت بدون کرایه سکونت می کنی حالا شما از خانه ای که ملکت نیست سودمند شدید اگر ادعای مالکیت را بکنی خلاف واقع است چون مالک ان خانه نیستی بنابر این صحیح است انتفاع به چیزی که ملک تو نیست و فهم این ایه احتیاج به دقت دارد پس به خاطر احتمالات زیاد در باره ی تفسیر این ایه، شخص نافی نمی تواند به این ایه استدلال کند بر نفی انتفاع به عمل غیر زیرا (اذا ثبت الاحتمال سقط الاستدلال).
خلاصه
ثواب صدقه و دعاء و استغفار و ادای واجبی که قبول نیابت کند مانند پرداخت بدهی، به اجماع علماء به مرده می رسد و روزه گرفتن نیز به جای شخص متوفی در حدیث (من مات و علیه صیامٌ صام عنه ولیّه) امده است ولی در رسیدن ثواب خواندن قران اجماع نیست، اما سلف صالح ان را انجام داده اند وکلام ابن قدامه و ابن قیم و جلال الدین سیوطی وابن رشد مالکی وعبدالواحد مقدسی حنبلی و سعد الدین دیری حنفی وامام سبکی و قولی از امام شافعی برای رسیدن ثواب خواندن قران به مرده، وجود دارد و تقلید این قول برای مقلدان خالی از لطافت واحتیاط نمی باشد. فللّه المنّه. قال العلامه الشهاب القرافی: یحصل للموتیبرکه القرائه کما یحصل لهم برکه الرجل الصالح یدفن عندهم او یدفنون عنده و وصول القراءه للمیت وان حصل الخلاف فیها فلا ینبغی اهمالها فلعل الحق الوصول فان هذه الامور مغیبه عنا و لیس الخلاف فی حکم شرعی و انما هو فی امر هل یقع کذلک ام لا؟ برای مرده برکت خواندن قران پیدا می شود چنانچه برکت از مرد صالح حاصل می شود اگر او را در کنارفرد صالح و یا فرد صالح را در کنار او دفن کنند. رسیدن ثواب قران برای مرده اگر چه در ان اختلافاتی (عالم محقق محمد امین آل ملا یوسف موصلی در کتاب هدایه المرتاب گفته است : اختلافاتی که در مذهب شافعی و مالکی بر سر وصول و عدم وصول ثواب به میت است زمانی است که قاری ثواب قرائتش را قبل از خواندن قران در نیت داشته و انرا اهدا کرده باشد زیرا چیزی را نیت و اهدا کرده که هنوز حاصل نشده، اما بعد از خواندن قران هیچ گونه اختلافی وجود ندارد .کما ظهر من کلام الروضه والا فکیف یسوغ المنع ولم یرد نهی بل ورد به امر تدبّر فانه دقیق.) وجود دارد اما حق ان است که این ثواب می رسد زیرا اینها امور غیبی و پنهانی اند و این اختلاف در حکم شرعی نیست بلکه اختلاف در چیزی است ایا واقع می شود به طریقی که گفته شد یا نه؟
با تدبر در اقوال مجتهدین و مراجعه به کتب معتمد فقهی در مورد رسیدن ثواب قران به مرده ثابت شد که ثواب به میت می رسد کسی که بگوید ثواب به مرده نمی رسد یا حقیقت مسئله برایش عیان نشده یا قصد مخالفت با شرع انور و مذاهب دارد. تقی الدین احمد بن تیمیه حرانی گفته اند : هر کسی معتقد باشد که انسان جز عمل و کسب خود از کسی بهره مند نمی گردد مخالفت اجماع کرده و به بیست و یک دلیل قولش باطل است.
1ـ انتفاع انسان به دعای خیر مسلمانان 2ـ حضرت رسول صلی الله علیه وسلم برای نجات اهل موقف در رستاخیز شفاعت می کند سپس برای بهشتیان جهت داخل شدن و علوّ مقامشان و نیز برای اهل کبائر جهت خارج شدنشان از عذاب دوزخ شفاعت می کند و این انتفاع به عمل غیر است. 3ـ برای هر پیامبری و هر صالحی نوعی شفاعت و دعا است و این انتفاع به عمل غیر است. 4ـ استغفار و دعای ملائکه برای اهل زمین، این هم انتفاع به عمل غیر است. 5ـ خداوند تعالی افرادی را از جهنم بیرون می اورد که اصلاً عمل خیری ندارند که این هم انتفاع به عمل غیر خودشان است. 6ـ اولاد اهل ایمان به وسیله ی عمل پدرانشان داخل بهشت می شوند که این هم محض انتفاع به عمل غیر است. 7ـ داستان دو یتیم در سوره ی کهف قال تعالی (وکان ابوهما صالحاً). 8ـ بهره مندی مُرده به وسیله ی صدقه دادن به جایش به دلیل حدیث و اجماع. 9ـ ساقط شدن حج فرض از شخص متوفی به وسیله ی بستگانش. 10ـ حج نذر و روزه نذر نیز به واسطه ی انجام دادن وابسته و غیره از گردن و ذمه شخص مرده دار اسقاط می شود که اینها نیز انتفاع به عمل غیرند. 11ـ شخص بدهکاری که حضرت رسول صلی الله علیه وسلم بر ان نماز جنازه نخواند تا اینکه ابو قتاده دَینش را پرداخت کرد و این هم انتفاع است به عمل غیر. 12ـ خطاب حضرت رسول صلی الله علیه وسلم به فردی که تنها نماز می خواند فرمود: آیا مردی نیست که صدقه کند با این شخص نماز بخواند تا برایش ثواب جماعت حاصل شود؟ لذا برای ان شخص تنها به وسیله ی غیر خودش ثواب و فضل جماعت حاصل شد. 13ـ کسی که بر گردنش قرض باشد و حاکم وقت بجایش قرضها را بدهد ذمه اش ازاد می گردد ایا این هم انتفاع به عمل غیر نیست. 14ـ کسی که بر گردنش حق الناس باشد در صورت حلالی شرعی همه ی ان حقوق ساقط می گردد و این هم انتفاع به عمل غیر است .15ـ سودمند شدن زنده یا مرده از همسایه ی خوب چنانچه در خبر و اثر امده است. 16ـ هم نشینی اهل ذکر اگر چه خودش از اینها نباشد به خاطر ایشان به او رحم می شود که این هم انتفاع به عمل غیر است . 17ـ نماز خواندن بر مرده و دعا کردن برایش . 18ـ در نماز جمعه و جماعت بعضی از بعضی دیگر سودمند می گردند. 19ـ خطاب حق تعالی به پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم (و ما کان الله لیُعذِّبَهم وانتَ فیهم) (انفال/33 ) تا تو (پیامبر) رحمت در میان انها هستی خدا انها را عذاب نخواهد داد.) و قال تعالی (لو لا رجال مومنون و نساء مومنات) (الفتح/25) (ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض) ...) حج.40) (و اگر خدا اجازه ی جنگ ندهد و دفع شر بعضی از مردم را به بعض دیگر نکند همانا صومعه ها و دیرها و مساجد ویران می شد). 20ـ زکات فطر بر صغیر و غیره واجب است و باید ولی صغیر و سرپرست زن و بچه ان زکات بدن را بدهد پس زن و سایر کسانی که نفقه شان بر مرد واجب است بهره مند می شوند بدون اینکه عمل خودشان باشد. 21ـ زکات در مال بچه و دیوانه واجب و این واجب بر عهده ی ولی است.
قال فی شرح العقائد النسفیه : و فی دعاء الاحیاء للاموات و صدقتهم عنهم نفعٌ لهم خلافاً للمعتزله تمسکاً بان القضاء لا یتبدل و کل نفس مرهونه بما کسبت و المرء مجزیّ بعمله لا بعمل غیره ولنا ما ورد فی الاحادیث الصّحاح من الدعاء للاموات خصوصاً فی صلاه الجنازه و قد توارثه السلف فلو لم یکن للاموات نفع فیه لَما کان له معنی اه. مذهب اهل سنت و جماعت بر ان است که دعای زندگان برای مردگان و صدقه کردن زنده ها به جای مرده ها دارای نفع و بهره است. معتزله مخالفت اهل حق کرده اند و بر قول خودشان که دعا برای اموات نفعی ندارد بر این استدلال کرده اند که قضای الهی قابل تغییر نیست و هر نفسی در گرو اعمال خویش است وآدمی جزا داده می شود به عمل خود نه به عمل دیگران امّا در جواب معتزله گفته می شود که قضاء دو نوع است مبرم که قابل تغییر نیست هر چند سرّ قضاء و قدر را کسی جز خدا نداند و دیگری قضای معلّق که از باب سبب و مسبب می باشد و مباشره ی اسباب مادی و معنوی موافق شریعت است و خدای تعالی رحمت خودش را تعلیق کرده بر صدقه و دعاء و امثال اینها و این انتفاع مرده از غیر خودش از باب قضاء معلّق است. (ونیز اگر قضاء مبطل اسباب باشد باید ترک اسباب معاش و اسباب معادی را بکنیم و خودمان را از درنده و مار و جنگ و سلاحها درو نداریم در حالی که در جنگ علیه دشمنان خود، پیامبر و یارانش زره پوشیده اند و سنگر درست کرده اند و شمشیر زده اند و کارزار سخت کرده اند و کسی که می گوید دعاء و صدقه نفع ندارد مانند این است که بگوید تداوی بی فایده است و خوردن و اشامیدن اب برای دفع گرسنگی وتشنگی معنی ندارد). و برای ما اهل سنت و جماعت احادیث صحیحی است که برای مرده ها دعا کنیم خصوصاً نماز جنازه پس اگر برای مرده سودی نداشته باشد این دعا و نماز چه معنی دارد؟! چنانچه احادیث را قبلاً بیان کردیم به انها مراجعه شود و نیز در جواب اهل اعتزال که گفتند هر نفسی در گرو اعمال خود می باشد و ایه ی 38 سوره ی مدثر را اوردند، ما میگوییم که اهداء ثواب و رسیدن ان به مرده از باب موهبات الهی است نه کسب ادمی و ایه ی مذکور برای کسب و عمل خود انسان است و قبلاً گفته شد که انسان در گرو عمل خودش است و به عمل غیر مواخذه نمی شود فامّا این انتفاع به عمل غیر از باب فضل خداوند است نه از باب استحقاق و عدل.
موعظه
برای روشنایی قبر و نجات از عذاب قبر توصیه های زیر را باید عملی کنیم تا خداوند منان ما را از اولین منزل اخرت به اسانی نجات دهد و در عالم برزخ که در ان نیز مانند دنیا رونده هستیم استراحت و اسایش کنیم.
1ـ در وقت استنجاء (طهارت گرفتن) عجله نکنیم و مواظب قطرات و پسمانده ی ادرار باشیم. اخرج ابن ابی شیبه و ابن ابی الدنیا و الآجری عن ابی هریره رضی الله عنه قال : قال رسول الله صلی الله علیه وسلم : تنزّهوا من البول فان عامّه عذاب القبر منه. دوری جویید از قطرات و پسمانده ی ادرار قطعاً عامّه ی عذاب قبر از ان است.
2ـ از اوردن کلام در بین مردم جهت افساد و تخریب توده ی مردم که به ان نمیمه گویند اجتناب کنیم. عن ابن عباس رضی الله عنهما قال : مرّ النبی صلی الله علیه وسلم بحائطٍ من حیطان المدینه او مکه، فسمع صوت انسانین یعذبان فی قبورهما، فقال النبی صلی الله علیه وسلم : یعذبان وما یعذبان فی کبیر. ثم قال : بلی، کان احدهما لا یستتر من بوله و کان الاخر یمشی بالنمیمه/ ثم دعا بجریده رطبه، فکسرها کسرتین فوضع علی کل قبر منهما کسرهً فقیل له : یا رسول الله صلی الله علیه وسلم لِمَ فعلت هذا؟ قال :لعله ان یخفف عنهما ما لم ییبسا. (بخاری 216). از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که نبی اکرم صلی الله علیه وسلم از کنار باغی از باغهای مدینه یا مکه، عبور می کرد. (ناگهان) صدای دو نفر را شنید که در قبرهای شان گرفتار عذاب بودند . رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: این دو نفر عذاب داده می شوند اما نه بخاطر گناهی بزرگ. سپس فرمود : بلی، یکی از انان از ادرار خود پرهیز نمی کرد و دیگری، سخن چینی می نمود. انگاه رسول اکرم صلی الله علیه وسلم شاخه تر درختی خواست. ان را دو قسمت کرد و هر قسمت انرا روی یکی از ان دو قبر، گذاشت. از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسیدند: چرا چنین کردی؟ فرمود: امید است تا زمانی که این دو شاخه، خشک نشده است خداوند عذاب انان را تخفیف دهد.
3ـ از غیبت کردن مومن دوری جوئیم. و اخرج عن قتاده قال عذاب القبر ثلاثه اثلاث ثلث من الغیبه و ثلث من النمیمه و ثلث من البول. عذاب قبر سه قسم می باشد یک سوم از غیبت کردن و یک سوم از نمیمه و سخن چینی و قسم اخیر از پرهیز نکردن از قطرات پسمانده ی ادرار.
4ـ تلاوت سوره ی منجیه (تبارک) همه شب.
5ـ مومنی که شب و روز جمعه فوت کند عذاب قبر ندارد.
6ـ وضوء شرعی و طول دادن به سجده ی نماز امانی از عذاب قبرند. (شرح الصدور بشرح حال الموتی و القبور ص (182-184-185).
خدایا به فضل و احسان خویش به ما بنگر نه به عدل خویش واز گناه پدر و مادرمان در گذر و در این ماه فرخنده ی صیام و قیام عبادت را از همه ی مومنین قبول فرما. اللهم اجعلنا من عتقاء شهر رمضان بحرمه القران و بحرمه سید ولد عدنان و صلی الله علی سید الانبیاء محمد و آله و صحبه اجمعین. والسلام علی من اتبع الحق و الهدی. افقر الوری یونس ویسی ابن حاج محمد دزاوری. ششم رمضان المبارک 1431 ق / 25/6/ 1389 ش قریه ی ده گاشیخان- مریوان