بایزید بسطامی و شاگرد شقیق بلخی

تاریخ 2013/5/11 14:20:00 | عنوان: روایات و حکایات منتخب

تصویر اصلی
عطار در تذکرة الاولیاء مینویسد که: شاگرد شقیق را عزم حج افتاد. شقیق گفت: به بسطام گذر کن و زیارت شیخ بایزید را دریاب. چون مرید به خدمت بایزید رسید، شیخ گفت: تو مرید کیستی؟ گفت من مرید شقیق بلخی ام. گفت: او چه گوید؟ گفت: او از خلق فارغ شده است و بر حکم توکل نشسته و میگوید: اگر آسمان و زمین رویین شوند و آهنین، که نه از آسمان بارد و نه از زمین روید، و خلق عالم همه عیال من باشند، از توکل خود برنگردم. بایزید گفت: اینت صعب مشرکی که اوست! اگر بایزید کلاغی شود، به شهر آن مشرک نپرد. چون بازگردی او را بگوی که: خدای عزّوجل را با دو گرده ی نان آزمایش مکن. چون گرسنه شوی، از هم جنسی دو گرده بستان و بارنامه ی توکل یک سو نه، تا از شومی تو شهر و ولایت به زمین فرو نشود. آن مرد از درشتی این سخن بازگشت و پیش شقیق رفت.
شقیق گفت: زود بازگشتی! گفت: تو گفته بودی که به زیارت او رو! رفتم و چنین و چنین رفت. و حکایت باز گفت. شقیق عیب این سخن در خود بدید. و چنین گویند که چهار صد خروار کتب داشت و اگر چه به غایت بزرگ بود لکن پنداشت بزرگان بیشتر افتد. شقیق گفت: تو نگفتی که اگر او چنان است تو چونی؟ گفت: نه. گفت: بازگرد و بپرس. مرید بازگشت و پیش بایزید آمد. شیخ گفت: باز آمدی؟ گفت: مرا فرستاده اند تا از تو بپرسم که: اگر او چنان است، تو چونی؟ بایزید گفت: این نادانی دیگر بین. پس گفت: اگر من گویم که چونم، تو ندانی. گفت: شیخ اگر مصلحت بیند بفرماید تا بر جایی نویسند، تا روزگار من ضایع نشود که از راهی دور آمده ام. شیخ گفت بنویسید: بسم الله الرحمن الرحیم. بایزید این است. و کاغذ درپیچید و بدو داد. یعنی بایزید هیچ نیست. موصوفی نبود. چگونه وصفش توان کردن؟ بایزید ذره ای پدید نیست تا بدان چه رسد که پرسند که او چگونه است و توکل دارد یا اخلاص؟ که این همه صفت خلق است. تخلقوا باخلاق الله میباید نه به توکل آراسته بودن. مرید برفت. شقیق بیمار شده بود و اجلش نزدیک رسیده و در انتظار جواب بایزید بود. ناگاه مرید برسید و کاغذ به وی داد. شقیق چون آن مطالعه کرد، گفت: اشهد ان لا اله الاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله. و مسلمانی پاک شد، از عیب پنداشت خویش. و از آن توبه کرد و جان بداد. بایزید بسطامی ص39.




نوشته‌ای از erfanabad.org
https://www.erfanabad.org/fa

نشانی این صفحه :
https://www.erfanabad.org/fa/modules/news/article.php?storyid=713